• فهرست مقالات فعل

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - انسان کامل وجه الله
        محمدجواد رودگر
        معرفت به انسان کامل هم از حیث نظری – علمی و هم از جهت عملی-سلوکی، اهمیت خاصی در معرفتِ به خدای سبحان و زیست معنوی و هندسه حیات طیبه دارد وهرگاه این حقیقت را درمعارف وحیانی و آموزه های دینی ردیابی کنیم اهمیت و آنگاه ضرورت و کارآمدی اش درتنظیم زندگی معقول و ملکوتی مضاعف خ چکیده کامل
        معرفت به انسان کامل هم از حیث نظری – علمی و هم از جهت عملی-سلوکی، اهمیت خاصی در معرفتِ به خدای سبحان و زیست معنوی و هندسه حیات طیبه دارد وهرگاه این حقیقت را درمعارف وحیانی و آموزه های دینی ردیابی کنیم اهمیت و آنگاه ضرورت و کارآمدی اش درتنظیم زندگی معقول و ملکوتی مضاعف خواهد شد. درحقیقت انسان کامل شناسی نوعی خداشناسی است و از انسان کاملِ اصطلاحیِ دانشِ عرفان درنصوص دینی با عناوینی چون: خلیفه الله، حجه الله، نبی، رسول،امام و ولیّ تعبیر شده و می شود که تعابیر معهود از جامعیت و کمال منحصر به فردی برخوردار است و یکی از تعابیرعمیق و دلنشین درکتاب و سنت، "وجه الله"است که متناظر به بود و نمودِ حق تعالی هست و مظاهر اکمل و اجمل نمودهای حق تعالی، انسان کامل و اولیاء الله خواهند بود. اکنون پرسش این است که انسان کاملِ مکمل چیست و کیست که وجه الله به شمار می روند؟درعرفِ قرآن و عرفان مفهوم و مصداق وجه الله چه کسانی هستند؟ نوشتار حاضر با روش نقلی – عقلی و رویکرد تحلیلی عهده دار پاسخ به پرسش های یاد شده(که بصورت اندماجی یک پرسش هستند) خواهد بود و برونداد آن امکان معرفتِ به خدا در مرتبه فعل یا صفات فعل است که در آیات قرآنی از این مرتبه با عناوینی چون "الله"، "نور"، "وجه الله" و مانند آن سخن به میان آمده است و انسان کامل آیت کبرای حق تعالی و وجه خداست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نقد وبررسی ادله عقلی نظریه استحاله تناسخ (با محوریت دو کتاب «علم النفس فلسفی» و «تناسخ از دیدگاه عقل ووحی»)
        محمد مهدی گرجیان احمد فکور  افشاگر
        تناسخ، ازمسائل مهم درعلم النفس است؛ که درطول تاریخ، فکرواندیشه بشررا به خود مشغول وطرفداران زیادی را درجوامع واقوم مختلف در پهنه وسیع جغرافیایی وتاریخی به خود اختصاص داده ودرعلوم مختلفی چون فلسفه ،کلام ، تفسیر ، فرق ومذاهب از آن بحث شده است ؛از طرفی گره خوردن سرنوشت ب چکیده کامل
        تناسخ، ازمسائل مهم درعلم النفس است؛ که درطول تاریخ، فکرواندیشه بشررا به خود مشغول وطرفداران زیادی را درجوامع واقوم مختلف در پهنه وسیع جغرافیایی وتاریخی به خود اختصاص داده ودرعلوم مختلفی چون فلسفه ،کلام ، تفسیر ، فرق ومذاهب از آن بحث شده است ؛از طرفی گره خوردن سرنوشت برخی از آموزه های دینی همچون معاد ، معاد جسمانی، احیای اموات ، عالم ذر ، رجعت و... با مساله تناسخ حساسیت موضوع را بیشتر نموده است. تقریبا تمام ادله ی اصلی استحاله تناسخ ،در دوکتاب «علم النفس فلسفی» و «تناسخ ازدیدگاه عقل ونقل» مورد نقد وبررسی قرار گرفته است ومولفین این دو کتاب، آنها را ناتمام می دانند؛در این نوشتار،که روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی است نقطه نظرات این دو اثر درمورد برخی ازمهمترین دلایل عقلی نظریه استحاله تناسخ، مورد نقد وبررسی قرار گرفته است ودرپایان ادله ونقدهای ایشان در نفی ادله عقلی ،به بوته نقد کشیده شده ونظریه استحاله تناسخ مورد قبول واقع شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اختیار از دیدگاه ملاصدرا و کانت
        بتول  یارعلی محسن فهیم مجتبی جعفری اشکاوندی
        بحث اختیار در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب از مباحث بنیادین فلسفه اخلاق و انسان شناسی است چرا که بدون در نظر داشتن اختیار بعنوان یک وجه تمایز اصلی انسان از سایر موجودات، آن دسته از افعال انسانی که در حیطه روابط او با دیگر انسانها تحقق می یابد را نمی توان فعل اخلاقی یا غیر ا چکیده کامل
        بحث اختیار در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب از مباحث بنیادین فلسفه اخلاق و انسان شناسی است چرا که بدون در نظر داشتن اختیار بعنوان یک وجه تمایز اصلی انسان از سایر موجودات، آن دسته از افعال انسانی که در حیطه روابط او با دیگر انسانها تحقق می یابد را نمی توان فعل اخلاقی یا غیر اخلاقی تلقی نمود. براین اساس مطالعه تطبیقی این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کانت ذات معقول را دارای اختیار می داند. کانت ارادۀ انسان را اراده ای وابسته ولی ارادۀ خداوند را اراده ای مستقل می داند و برای پاسخ به شبهات مربوط به اختیار، حیطۀ عقل عملی را کارساز دانسته و عقل نظری را در این زمینه ناتوان می داند. ملاصدرا نیز انسان را مختار دانسته و اختیار او را در جهت حرکت نفس از مرتبه جسمانی به مرتبه تخلق به اخلاق و به مقصد رسیدن در اعلی مرتبه انسانی یعنی تجرد می داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که اختیار همانگونه که در فلسفه اخلاق کانت مهمترین جایگاه در انجام تکالیف انسانی دارند و در آن نتایج کار مطرح نیستند، همین موضوع در فلسفه اخلاق ملاصدرا قابل گفتگو و تطبیق است زیرا ملاصدرا اختیار را برای کسب فضایل عقلانی در انسان مطرح می کند و بنابراین در آن اموری نظیر پیامدها و سودانگاری مطرح نیست. پرونده مقاله